می نشینم به انتظارت ، چون انتظارِ ماه در مدارِ زمین پرنده ی مهاجرِ من ! بیا بر لبِ شاخه ی نگاهِ من نشین ندارمت چاره وصل ار چه ، خیالِ خامش که هست تو به آینه می نگری و من بوسه هات از جبین طلوعِ تو ، طلوعِ عشقِ دلخواهِ من بود و هست غروبِ تو ، غروبِ عشق است ، درنگاهِ من ببین نگاهِ تو را دوست دارم ، که مرا بی گناه می بینی دلی پاک داری ، که مرا می بینی ، مومنی چنین بهشت ، در کنار توست ، مرا دعوت کن به جنّتت مرا یک آرزو بیش نیست ، آن هم ، با تو هم قرین شورِ تو و منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مطالب مربوط به سایت ها فروشگاه پروما پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان برایم کمی خنده سوغاتی بیاور فرش ماشینی 700 شانه آژانس دیجیتال مارکتینگ یاراپلاس